گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
علوم اسلامی
جلد اول
حد و رسم

در مقام تعريف يك شی‏ء اگر بتوانيم به كنه ذات او پی ببريم يعنی‏
اجزاء ماهيت آن را كه عبارت است از اجناس و فصول آن ، تشخيص بدهيم و
بيان كنيم ، به كاملترين تعريفات دست يافته‏ايم و چنين تعريفی را " حد
تام " می‏گويند .
اما اگر به بعضی از اجزاء ماهيت شی‏ء مورد نظر دست يابيم نه به همه‏
آنها ، چنين تعريفی را " حد ناقص " می‏خوانند . اگر به اجزاء ذات و
ماهيت شی‏ء دست نيابيم ، بلكه صرفا به احكام و عوارض آن دست بيابيم و
يا اصلا هدف ما صرفا اين است كه مرز يك مفهوم را مشخص سازيم كه شامل‏
چه چيزهايی هست و شامل چه چيزهايی نيست ، در اين صورت اگر دسترسی ما
به احكام و عوارض در حدی باشد كه آن شی‏ء را كاملا متمايز سازد و از غير
خودش مشخص كند ، چنين تعريفی را " رسم تام " می‏نامند . اما اگر كاملا
مشخص نسازد آن را " رسم ناقص " می‏خوانند .
مثلا در تعريف انسان اگر بگوييم : " جوهری است جسمانی ( يعنی دارای‏
ابعاد ) نمو كننده ، حيوان ، ناطق " حد تام آن را بيان كرده‏ايم ، اما
اگر بگوييم : " جوهری است جسمانی ، نمو
كننده ، حيوان " حد ناقص است . اگر در تعريفش بگوييم : " موجودی‏
است راهرونده ، مستقيم القامه ، پهن ناخن " ، " رسم تام " است ، و
اگر بگوييم " موجودی است راهرونده " ، " رسم ناقص " است .
در ميان تعريفات ، تعريف كامل " حد تام " است ، ولی متأسفانه‏
فلاسفه اعتراف دارند كه به دست آوردن " حد تام " اشياء چون مستلزم‏
كشف ذاتيات اشياء است و به عبارت ديگر مستلزم نفوذ عقل در كنه اشياء
است ، كار آسانی نيست . آنچه به نام حد تام در تعريف انسان و غيره‏
می‏گوييم خالی از نوعی مسامحه نيست : ( 1 )
و چون فلسفه كه " تعريف به دست دادن " وظيفه آن است از انجام آن‏
اظهار عجز می‏كند ، طبعا قوانين منطق در مورد حد تام نيز ارزش خود را از
دست می‏دهد ، لهذا ما بحث خود را در باب حدود و تعريفات به همين جا
خاتمه می‏دهيم